سحر نزدیک می شد.
آخرین ذرات وجود شمع می سوخت و با نور
لرزان خود کلبۀ امید را اندکی روشنی می بخشید
خاکستر پروانه روی میزی که شمع بر روی آن
قرار داشت پخش شده بود. کاش آنان که فردا
می آیند قدر فداکاری شمع و پروانه را ، در آن
شبهای تاریک، برای روشن نگه داشتن کلبۀ
امید میدانستند