داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

ضیافت

 

 

بارها

 ما را

 به ضیافتی پر شکوه فراخواندید

هر بار

با خوانسالاری دیگر

اما همیشه  

می نشینیم در کنار همان  خوانِ خوارکننده

آنهم در نه در اندرون

 که گسترده در بیرون قصر سیاهتان

و چیزی جز نان خشک و آب شور و شراب خون ،

 پیش روی ما ننهادید

زود باشد

 که باشیم و نباشید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد