دوستان عزیز با تشکر از اینکه از این سایت بازدید می کنید
از شما هزار بار خواهش می کنم راجع به این داستانک ها
نظر بدهید حتی اگر نظرات شما کاملا انتقادی و حتی منفی
و تند باشد.
من سعی میکنم با این داستانک ها از خلوت و انزوای
خودم بیرون بیایم ولی وقتی در این کار موفق می شوم که
شما سکوت نکنید . مثل وقتی عابرین فقط به ویترین مغازه
نگاه کنند و بی اعتنا عبور کنند و وارد مغازه نشوند .به زودی
باید کرکره را پایین کشید و اعلام ورشکستگی کرد ، با این روال
منهم باید دست خالی دوباره به شهر خاموشی وانزوا برگردم .
پس به امید لطف شما و شکسته شدن دیوارهای سکوت .
فرشته جان
ببین چی بهت میگم
ببین گلم
ایده های داستان هات واقعن قشنگن ولی نمیدونم چرا بد داستانو تموم میکنی
انگار فقط قصد داری تمومش کنی بره
اگه روی همین ایده هات بیشتر کار کنی و بعدم بکنی شون داستان چند قسمتی میدونی چقدر آمار بازدیدت بالا میره؟
همونطور که گفتم ایده هات جالبن
فقط اینطوری داستانت خعلی کلیشه ای میشه
روشون بیشتر کار کن..یه داستان بنویس..عکس واسش انتخاب کن یا حتی خودت یه کاور درست کن..رو شخصیت ها، صحنه ها، رو همه چی دقیق تر شو
اینطوری حتما موفق تر عمل میکنی گلم
دوست داشتی به وب منم سر بزن فیکامو بخون
البته من که در مقایسه با دوستانی که اصا مافیایی هستن تو فیک نویسی عددی نیستم، ولی واسه شروع بد نیس
فعلن..
بازم میام
فقط بیا آدرس وبتو بده بهم
عاخه من آلزایمر مضمن دارم
خدافظ