داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

پایان پرویز(4)

پنج شش ماه  پس از پیوستن مامان و فرناز به من در آمریکا

در یکی از سایت های خبری ایرانی خواندم که دو نفر از

قاچاقچیان و اشرار سابقه دار به جرم ربودن و قتل یک مامور

سابق اطلاعاتی به نام پرویز ...... به اعدام محکوم شده اند،

 فرشته ... همسر سابق پرویز  هم که متواریست به جرم

مشارکت در آدم ربایی بطور غیابی به بیست سال حبس

محکوم شده است.

لعنت به پرویز که بعد از مرگش هم دست از سر من

برنمی دارد و من دیگر نمی توانم قدم به خاک ایران عزیز بگذارم.


 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد