داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

کور رنگانه

 تا وقتی کور رنگانه  نگاه می کنی

و هر سرخی را  سبز

و هر سیاهی را سفید می بینی

وقتی به جای عینک دوربین

که  بر فراز میدان

حلقۀ ریسمان را نشان می دهد

عینک نزدیک بین زده ای

تا  بتوانی تکه نان خشکی را

که برایت پرتاب کرده اند

 ببینی و برداری و  شکر کنی

خدایان زمینی را .

من دیگر با تو سخن نخواهم گفت

 و حرف هایم را در گوش زمان

زمزمه خواهم کرد .

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد