تا وقتی کور رنگانه نگاه می کنی
و هر سرخی را سبز
و هر سیاهی را سفید می بینی
وقتی به جای عینک دوربین
که بر فراز میدان
حلقۀ ریسمان را نشان می دهد
عینک نزدیک بین زده ای
تا بتوانی تکه نان خشکی را
که برایت پرتاب کرده اند
ببینی و برداری و شکر کنی
خدایان زمینی را .
من دیگر با تو سخن نخواهم گفت
و حرف هایم را در گوش زمان
زمزمه خواهم کرد .